پیـפند مـטּ פ بابایےپیـפند مـטּ פ بابایے، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره
بابا جـפטּ امیـטּبابا جـפטּ امیـטּ، تا این لحظه: 39 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره
ماماטּ جـפטּ ساراماماטּ جـפטּ سارا، تا این لحظه: 35 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره
میوه زندگے ما احساטּمیوه زندگے ما احساטּ، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

شآهزاده ڪوچولوے مامان سارا و بابا امین

8 ماهگی فسقلی ...

        ماهگیت مبارڪــــــــــــــــــﮧ نفس خالــــﮧ ما همـــــــﮧ مشتاق دیدن روی ماهتیم امیدوارم کـــﮧ بــــﮧ سلامت بــــﮧ دنیا بیای و این ماه اخر مامانی رو اذیت نکنی 8 ماه و 1 روز   ...
21 شهريور 1393

5 ماهگی کاکل زری ...

        سلام قندعسلــــی من کوچولووووی دوست داشتنی من 5 ماهگیت مبارکــــــــ عزیزکم خاله جوونی ببخش دیگه اخه امتحانات نمیزاره به وبلاگت برسم مامانتم که تنبل نمیگه بیاد و واست پست بزاره ایشالااا به زودی قدم های پر برکتتو بر روی این کره خاکی میزاری 5 ماه و 4 روز   ...
24 خرداد 1393

اعضای خونواده ...

  سلام   گل پســـــــری   شیطووووون میخوام اعضای خونواده مامان سارا رو معرفی کنم تا ثبت بشه اینجا برای همیشه امیدوارم که در کنارشون شاد و زیبا زندگی کنی    بابا جون سردار ( بابای مامانیت ) : یه مرد بسیار مهربون و هر چی ازشون بگم کم گفتم به خدا ... بابا جونت 6 ساله که از پیشمون رفته ... رفت ولی یادش همیشه گرامیست ... روحش شاد  مادر جون پروانه ( مامان مامانیت ) : یه زن خیلی مهربونو غمخوار و عمه بنده هم هستش ( دوسش دارم ) مطمئن باش مادر جون خوبی واست میشه شیطووون ایشالا همیشه سلامت باشه  خاله جون سمیه ( خواهر مامانیت ) : یه دختر بسیار مهربوووون ، خوشکل...
15 خرداد 1393

سونوگرافی ...

    سلام گل پسری قند عسلی چه طوری وروووووجک خودموووون چند روز پیشا از مامان سارا پرسیدم که اقا پسر تکون میخوره گفتش اره حتما الانم داری تو شکم مامانی موج مکزیکی میری  امیدوارم که حالت خوب باشه و تو شکم مامانی خوش بگذره این عکس های بالا سونوی شماست که نشون میده چند هفته ای هستی و  سلامت شما کاکل زری رو به ما خبر میده  اوه اوه یادم رفت از خاله سانازت تشکر کنم بابت عکس ها  4 ماه و 21 روز ...
10 خرداد 1393

دختری یا پسر ...

    سلام گل پسری ، قند عسلی  چند روز پیش به مامان سارا زنگ زدم که نی نی چی شد دختــــــــــــره یا پســـــــــــــر ! ؟  که مامانیت گفت یک شنبه میرم سونوگرافی منم کلی ذوق کردم ، اخه نمیدونی که چقد نی نی دوس دارم  از چند روز پیش هم به ساناز ( که خاله شماست  ) هی میگفتم دختری تا اینکه صبح یک شنبه بعد از کلی چشم انتظاری و اس ام اس به سانازی فهمیدم  پســــــــــــــــــــــــــــری اینقده خوشحاااااااااااااال شدم ایشالا به سلامتی و خوشی شما فرشته ناز و کوچولو پا به این دنیا بزاری    ...
5 خرداد 1393